یک موویز

هنگامی که پدر هدر میسون ناپدید می شود، او به داخل یک دنیای موازی عجیب و ترسناک کشیده می شود...

هنگامی که مادری از جان گذشته، به دنبال فرزنده گمشده اش می رود، وارد شهری عجیب و غریب و متروکه به نام سایلنت هیل می شود..

یک گانگستر تلاش می‌کند تا با فرزندان خود ارتباط برقرار کرده و اشتباهات گذشته‌اش را اصلاح کند، اما دنیای جنایتکاران به راحتی او را رها نمی‌کند.

اسکای رایلی، یک خواننده معروف، در آستانه آغاز یک تور جهانی است که شروع به تجربه رویدادهای وحشتناک و غیرقابل توضیح می‌کند، مجبور می‌شود با گذشته تاریک خود روبرو شود.

یک تیم تحقیقاتی در قطب جنوب توسط یک بیگانه تغییر شکل که ظاهر قربانیان خود را به خود می گیرد، شکار می شوند...

زمان جنگهای ویتنام است. به کاپیتان «ویلارد» دستور داده می شود که به جنگلی در کامبودیا رفته و سرهنگ کورتز خائن را که درون جنگل برای خودش ارتشی تشکیل داده را پیدا کرده و بکشد. زمانیکه او در جنگل فرود می آید کم کم توسط نیروهای مرموزی در جنگل گرفتار شده تا حدی که دچار جنون می شود. همراهان وی هم یکی یکی به قتل می رسند. همینطور که ویلارد به مسیرش ادامه می دهد بیشتر و بیشتر شبیه کسی می شود که برای کشتنش فرستاده شده است…

محله چینی ها، فیلمی در ژانر نئو-نوآر معمایی جنایی به کارگردانی رومن پولانسکی است. از بازیگران این فیلم می‌توان به جک نیکلسون و فی داناوی اشاره کرد. جیک گیتِس (جک نیکلسون) کارآگاه خصوصی و متخصص در امور افشاگری، توسط یک شخص استخدام می‌شود تا…

ژاپن، سال ۱۶۳۰، پس از پایان جنگ‏هاى داخلى بسیارى از سامورایى‏ها بى‏کار شده‏اند. سامورایى جوانى ( ایواشیتا ) به امید لطف، سراغ طایفه‏ى آیى مى‏ رود و وانمود مى ‏کند که قصد هاراکیرى دارد. اما، برخلاف انتظار، او را مجبور به این اقدام مى‏ کنند. پس از آن پدرخوانده ‏ى سامورایى ( ناکادایى ) که دخترش را نیز به همسرى او در آورده، براى انتقام وارد عمل مى‏ شود.

منشی فراری به خاطر اختلاس به متل منزوی در کالیفرنیا که متعلق به مردی س«ماریون کرین» (لى) به امید تسهیل کار ازدواجش با «سام لومیس» (گاوین)، پول‏هاى کارفرمایش را میدزد و از شهر محل سکونتش خارج میشود و بین راه در «هتل بیتس» به دست جوانى به نام «نورمن» (پرکینز) که هتل را اداره می‏کند، به قتل می‏رسد… رکوب شده و مادر زورگویش است پناه می برد.

پلیسی در یک تعقیب و گریز بروی پشت بام های سان فرانسیسکو کشته می شود و باعث مرگ، کارآگاه اسکاتی فرگوسن است. وی از ارتفاع بشدت می ترسد. او که دچار عذاب وجدان شده است از تشکیلات پلیس بیرون می آید و برای آرامش یافتن به محبوبه اش میچ روی می آورد. میج سعی دارد با مراقبت و دلداری اسکاتی را به خود بیاورد. یکی از رفقای دوران دانشکده، اسکاتی را استخدام می کند تا همسرش را که تمایل به خودکشی دارد را تعقیب کند. ولی رفقیق اسکاتی در واقع تصمیم به کشتن زنش را دارد. همسری که اسکاتی دنبال می کند، در حقیقت معشوقه ی رفیق اسکاتی ” مادلن” است. در حالی که اسکاتی و مادلن به سوی یک بازی موش و گربه ی مرگبار کشیده شده اند، اسکاتی سر از پا نشناخته عاشق مادلن می شود…